من یک توسعه دهنده هستم. من به بچههایم کدنویسی آموزش برنامه نویسی برای کودکان را یاد نمیدهم و به شما هم نباید آموزش دهید.
توسط جو مورگان
06 دسامبر 20185:55 صبح
پدری که به پسرش نگاه میکند در حالی که میداند آموزش برنامه نویسی برای کودکان چگونه یک صندلی را برای یک میز با کامپیوتر کنار هم قرار دهد.
ناتالی متیوز-رامو
توییت
اشتراک گذاری
اظهار نظر
اخیرا در خانواده
با این حال، یک تجربه کلاسیک نوجوان دیگر در حال مرگ است. من از دلیل متنفرم.
آنها برای بچه های "خوب گرد" ضروری در نظر گرفته می شوند. برخی از والدین می گویند "جهنم نه."
هیچ کس به شما نمی گوید که داشتن یک کودک بزرگ با شما به عنوان یک مادر چه خواهد کرد
من مادر بودن را دوست دارم. در اینجا دلیلی است آموزش برنامه نویسی برای کودکان که من معمولاً آن را نمی پذیرم.
در یک فرمول اخیر در اواخر شب، از کنار یک نمایشگاه بزرگ کتاب در مورد آموزش کدنویسی به کودکان گذشتم. من این کتابها را در اطراف دیدهام، اما هرگز نمایش بزرگی برای کودکان دبستانی دیده نشده است. این کتابها بخشی از سیل منابع هستند - اردوهای برنامهنویسی تابستانی، کلوپهای کد پس از مدرسه، برنامههایی که برای آموزش اصول جاوا اسکریپت به مهدکودکها طراحی شدهاند - با هدف تجهیز کودکان به مهارتهای اثباتکننده آینده.
به راحتی می توان فهمید که چرا والدین به کدنویسی روی آموزش برنامه نویسی برای کودکان فرزندان خود فشار می آورند. چه راهی بهتر از آموزش ساختن آن به فرزندانمان برای آینده ای که توسط نرم افزار اداره می شود، آماده کنیم؟ اگر قرار است همه چیز به صورت خودکار انجام شود، بسیار ایمنتر است که این کار را انجام دهد. و اگر یادگیری کدنویسی خوب است، یادگیری زودتر بهتر است. اما در حالی که این محصولات ممکن است زبان های برنامه نویسی خاصی را به بچه ها آموزش دهند، در واقع ارتباط کمی با کار ایجاد نرم افزار دارند.
یکی از همکاران سابق من در یک کمپ آموزشی کدنویسی با شعار "کدنویسی سواد جدید است" آموزش دید. این احساس در قلب همه کتاب ها و بازی های برنامه نویسی قرار دارد. شرح یکی از کتابهای معروف میگوید شروع زودهنگام کدنویسی «برای آماده کردن بچهها برای آینده ضروری است». این تصور را ایجاد می کند که آموزش ندادن به بچه ها به نوعی معادل آموزش ندادن به آنها برای خواندن است.
که البته مسخره است. کدنویسی سواد جدیدی نیست. در حالی که آموزش برنامه نویسی برای کودکان اکثر والدین باسواد هستند و می دانند که برای فرزندان خود بخوانند، اکثر آنها برنامه نویس نیستند و نمی دانند یک برنامه نویس به چه نوع مهارت هایی نیاز دارد. کتابهای کدنویسی برای بچهها کدگذاری را به عنوان مجموعهای از مشکلات با راهحلهای «درست» ارائه میکنند. و اگر فرزندان شما فقط بتوانند به نحو تسلط داشته باشند، میتوانند به سرعت و به راحتی چیزها را بسازند. اما این روشی نیست که برنامه نویسی کار می کند. برنامه نویسی بهم ریخته است. برنامه نویسی ترکیبی از خلاقیت و اراده است. توسعهدهنده بودن چیزی بیش از نحو است و مهارتهای خاصی را فقط میتوان به افراد بسیار جوان آموزش داد.
تبلیغات
کدنویسان خوب فقط چیزی را به کار نمی گیرند. می خواهند خوب باشد.
در اوایل کارم، کدی برای پیکربندی و اجرای گروهی از سرورهای راه دورآموزش برنامه نویسی برای کودکان نوشتم. کد عالی کار کرد حداقل این همان چیزی بود که من تا حدود 18 ساعت بعد فکر می کردم، زمانی که تلفنم در نیمه های شب به صدا درآمد و به من گفت که گروهی از سرورها از کار افتاده اند. از رختخواب تا لپ تاپم گیج رفتم، دوباره کد را اجرا کردم تا سرورهای خراب را جایگزین کنم. ساعاتی بعد، گروه دیگری شکست خورد.
مشکل نحوی وجود نداشت. اگر وجود داشت، سرورها از ابتدا ساخته نمی شدند. مشکل خیلی عمیق تر بود. جداسازی و حل آن چندین هفته و چندین شب خواب منقطع طول کشید.
کدنویسی هم همینطوره یه چیزی امتحان کن. ببین کار میکنه دوباره امتحان کنید. اگر مشکلی ساده بود، خودکار یا حداقل با کد منبع باز حل می شد. تنها چیزی که باقی مانده است، کار دشوار ایجاد چیزی منحصر به فرد است. هیچ کتابی وجود ندارد که به شما یاد دهد چگونه مشکلی را که قبلاً کسی ندیده است حل کنید. به همین دلیل است که من نمی خواهم بچه هایم نحو را یاد بگیرند. من می خواهم آنها یاد بگیرند که مشکلات را حل کنند، عمیقاً در یک موضوع غوطه ور شوند، خلاق باشند. پس چگونه آن را آموزش دهیم؟
تبلیغات
یک روز، پسرم نگران بود که صندلی او لرزان است. ما به آن نگاه کردیم و او به من کمک کرد تا مشکل را جدا کنم: یکی از پیچ ها شل بود. یکی از تعداد زیادی آچار شش گوش باقیمانده مان را پیدا کردم و به او نشان دادم که چگونه آن را دوباره بپیچد. بعد از آن، او کنجکاو بود که اگر از راه دیگر پیچ کند چه اتفاقی می افتد، که تا زمانی که پیچ بیرون بیاید، انجام داد. در نهایت صندلی را کاملاً از هم جدا کردیم و قبل از اینکه او راضی شود که کار تمام شده است، چند بار، اغلب قطعات ناهمخوان، آن را کنار هم قرار دادیم. یه چیزی امتحان کن. ببینید چگونه کار می کند. دوباره امتحان کنید.
البته، به کار بردن چیزی فقط اولین قدم ساختن نرم افزار است. گام بعدی آموزش برنامه نویسی برای کودکان این است که کد را واضح، قابل استفاده مجدد و مرتب کنید. یک بار، در اوایل کارم، یک ویژگی نوشتم و آن را برای بررسی به یک توسعه دهنده ارشد دادم. او یک نگاهی به فاصلههای نامرتب، خطوط ناهماهنگ و نامهای نامنظم من انداخت و فقط گفت: «دوباره این کار را انجام بده». کار می کرد. نحو معتبر بود. هنوز اشتباه بود. کدنویسان خوب فقط چیزی را به کار نمی گیرند. آنها می خواهند که خوب باشد.
این احساس کیفیت برای بسیاری از توسعهدهندگان سختترین کار است. کدهایی که به خوبی طراحی شده اند کار کردن با آن حس خوبی دارد و کدهای زشت باعث می شود توسعه دهندگان به طور غیر ارادی دچار خجالت شوند. بهترین توسعه دهندگان یاد می گیرند که منطق انتزاعی را با حساسیت یک هنرمند ترکیب کنند. Teaching programming for children یادگیری اعتماد به این احساس زیباشناختی به همان اندازه بخشی است
من یک توسعه دهنده هستم. من به بچههایم کدنویسی آموزش برنامه نویسی برای کودکان را یاد نمیدهم و به شما هم نباید آموزش دهید.
توسط جو مورگان
06 دسامبر 20185:55 صبح
پدری که به پسرش نگاه میکند در حالی که میداند آموزش برنامه نویسی برای کودکان چگونه یک صندلی را برای یک میز با کامپیوتر کنار هم قرار دهد.
ناتالی متیوز-رامو
توییت
اشتراک گذاری
اظهار نظر
اخیرا در خانواده
با این حال، یک تجربه کلاسیک نوجوان دیگر در حال مرگ است. من از دلیل متنفرم.
آنها برای بچه های "خوب گرد" ضروری در نظر گرفته می شوند. برخی از والدین می گویند "جهنم نه."
هیچ کس به شما نمی گوید که داشتن یک کودک بزرگ با شما به عنوان یک مادر چه خواهد کرد
من مادر بودن را دوست دارم. در اینجا دلیلی است آموزش برنامه نویسی برای کودکان که من معمولاً آن را نمی پذیرم.
در یک فرمول اخیر در اواخر شب، از کنار یک نمایشگاه بزرگ کتاب در مورد آموزش کدنویسی به کودکان گذشتم. من این کتابها را در اطراف دیدهام، اما هرگز نمایش بزرگی برای کودکان دبستانی دیده نشده است. این کتابها بخشی از سیل منابع هستند - اردوهای برنامهنویسی تابستانی، کلوپهای کد پس از مدرسه، برنامههایی که برای آموزش اصول جاوا اسکریپت به مهدکودکها طراحی شدهاند - با هدف تجهیز کودکان به مهارتهای اثباتکننده آینده.
به راحتی می توان فهمید که چرا والدین به کدنویسی روی آموزش برنامه نویسی برای کودکان فرزندان خود فشار می آورند. چه راهی بهتر از آموزش ساختن آن به فرزندانمان برای آینده ای که توسط نرم افزار اداره می شود، آماده کنیم؟ اگر قرار است همه چیز به صورت خودکار انجام شود، بسیار ایمنتر است که این کار را انجام دهد. و اگر یادگیری کدنویسی خوب است، یادگیری زودتر بهتر است. اما در حالی که این محصولات ممکن است زبان های برنامه نویسی خاصی را به بچه ها آموزش دهند، در واقع ارتباط کمی با کار ایجاد نرم افزار دارند.
یکی از همکاران سابق من در یک کمپ آموزشی کدنویسی با شعار "کدنویسی سواد جدید است" آموزش دید. این احساس در قلب همه کتاب ها و بازی های برنامه نویسی قرار دارد. شرح یکی از کتابهای معروف میگوید شروع زودهنگام کدنویسی «برای آماده کردن بچهها برای آینده ضروری است». این تصور را ایجاد می کند که آموزش ندادن به بچه ها به نوعی معادل آموزش ندادن به آنها برای خواندن است.
که البته مسخره است. کدنویسی سواد جدیدی نیست. در حالی که آموزش برنامه نویسی برای کودکان اکثر والدین باسواد هستند و می دانند که برای فرزندان خود بخوانند، اکثر آنها برنامه نویس نیستند و نمی دانند یک برنامه نویس به چه نوع مهارت هایی نیاز دارد. کتابهای کدنویسی برای بچهها کدگذاری را به عنوان مجموعهای از مشکلات با راهحلهای «درست» ارائه میکنند. و اگر فرزندان شما فقط بتوانند به نحو تسلط داشته باشند، میتوانند به سرعت و به راحتی چیزها را بسازند. اما این روشی نیست که برنامه نویسی کار می کند. برنامه نویسی بهم ریخته است. برنامه نویسی ترکیبی از خلاقیت و اراده است. توسعهدهنده بودن چیزی بیش از نحو است و مهارتهای خاصی را فقط میتوان به افراد بسیار جوان آموزش داد.
تبلیغات
کدنویسان خوب فقط چیزی را به کار نمی گیرند. می خواهند خوب باشد.
در اوایل کارم، کدی برای پیکربندی و اجرای گروهی از سرورهای راه دورآموزش برنامه نویسی برای کودکان نوشتم. کد عالی کار کرد حداقل این همان چیزی بود که من تا حدود 18 ساعت بعد فکر می کردم، زمانی که تلفنم در نیمه های شب به صدا درآمد و به من گفت که گروهی از سرورها از کار افتاده اند. از رختخواب تا لپ تاپم گیج رفتم، دوباره کد را اجرا کردم تا سرورهای خراب را جایگزین کنم. ساعاتی بعد، گروه دیگری شکست خورد.
مشکل نحوی وجود نداشت. اگر وجود داشت، سرورها از ابتدا ساخته نمی شدند. مشکل خیلی عمیق تر بود. جداسازی و حل آن چندین هفته و چندین شب خواب منقطع طول کشید.
کدنویسی هم همینطوره یه چیزی امتحان کن. ببین کار میکنه دوباره امتحان کنید. اگر مشکلی ساده بود، خودکار یا حداقل با کد منبع باز حل می شد. تنها چیزی که باقی مانده است، کار دشوار ایجاد چیزی منحصر به فرد است. هیچ کتابی وجود ندارد که به شما یاد دهد چگونه مشکلی را که قبلاً کسی ندیده است حل کنید. به همین دلیل است که من نمی خواهم بچه هایم نحو را یاد بگیرند. من می خواهم آنها یاد بگیرند که مشکلات را حل کنند، عمیقاً در یک موضوع غوطه ور شوند، خلاق باشند. پس چگونه آن را آموزش دهیم؟
تبلیغات
یک روز، پسرم نگران بود که صندلی او لرزان است. ما به آن نگاه کردیم و او به من کمک کرد تا مشکل را جدا کنم: یکی از پیچ ها شل بود. یکی از تعداد زیادی آچار شش گوش باقیمانده مان را پیدا کردم و به او نشان دادم که چگونه آن را دوباره بپیچد. بعد از آن، او کنجکاو بود که اگر از راه دیگر پیچ کند چه اتفاقی می افتد، که تا زمانی که پیچ بیرون بیاید، انجام داد. در نهایت صندلی را کاملاً از هم جدا کردیم و قبل از اینکه او راضی شود که کار تمام شده است، چند بار، اغلب قطعات ناهمخوان، آن را کنار هم قرار دادیم. یه چیزی امتحان کن. ببینید چگونه کار می کند. دوباره امتحان کنید.
البته، به کار بردن چیزی فقط اولین قدم ساختن نرم افزار است. گام بعدی آموزش برنامه نویسی برای کودکان این است که کد را واضح، قابل استفاده مجدد و مرتب کنید. یک بار، در اوایل کارم، یک ویژگی نوشتم و آن را برای بررسی به یک توسعه دهنده ارشد دادم. او یک نگاهی به فاصلههای نامرتب، خطوط ناهماهنگ و نامهای نامنظم من انداخت و فقط گفت: «دوباره این کار را انجام بده». کار می کرد. نحو معتبر بود. هنوز اشتباه بود. کدنویسان خوب فقط چیزی را به کار نمی گیرند. آنها می خواهند که خوب باشد.
این احساس کیفیت برای بسیاری از توسعهدهندگان سختترین کار است. کدهایی که به خوبی طراحی شده اند کار کردن با آن حس خوبی دارد و کدهای زشت باعث می شود توسعه دهندگان به طور غیر ارادی دچار خجالت شوند. بهترین توسعه دهندگان یاد می گیرند که منطق انتزاعی را با حساسیت یک هنرمند ترکیب کنند. Teaching programming for children یادگیری اعتماد به این احساس زیباشناختی به همان اندازه بخشی است